جمهوری مدارا: طالبان، هنوز همان طالباناند، فقط لباده تغییر کرده. روسیه، که حالا درباره برداشتن نام این گروه از فهرست سیاهش فکر میکند، با صدای بلند اما محتاطانه از درِ دوستی نمیگذرد.
اندری سیرینکو، رئیس انستیتوت مطالعات سیاست افغانستان در روسیه، گفته: «بعید است طالبان دوست ما شوند؛ آنها هنوز فتوای جنگ علیه ما را لغو نکردهاند.»
این فتوا، یادگاریست از دورانی که طالبان در کابل بودند و روسیه در چچین میسوخت. سیرینکو میگوید: «آن فتوا هنوز زنده است. اگر قرار است نام طالبان از فهرست تروریستها حذف شود، اول باید این فتوا دفن شود.»
اما او به چیزی فراتر از فتاوا اشاره میکند: مشروعیت. طالبان را کسی انتخاب نکرده است. نه رأیی، نه رضایتی، فقط ترس. سیرینکو میگوید: «این رژیم شبیه دزدان هواییست که هواپیمایی را ربودهاند. افغانستان همان هواپیمای ربودهشده است. طالبان نه دولتاند و نه منتخب. تنها چیزی که دارند، قدرت اسلحه است.»
و آن اسلحه، هرچند حالا کمتر شلیک میشود؛ اما هنوز همچنان پر است.
در سایهای سکوت، به گفتهای این تحلیلگر روسی، مدارس جهادی نفس میکشند، بمبگذاران انتحاری آموزش میبینند و جوانانی در گوشه و کنار افغانستان، به جای کتاب، کاربرد سلاح یاد میگیرند. طالبان فقط پرچم عوض کردهاند، نه روش.
سیرینکو هشدار میدهد که امروز ارتش طالبان، از وزارت داخله تا استخبارات، تا آنهایی که در مدارس نظامی آموزش میبینند، به نزدیک یک میلیون نفر میرسد.
و این، به زبان سرد آمار، فقط یک عدد نیست، به زبان واقعیت، یک اخطار است.
او میگوید طالبان هنوز تروریستاند، فقط فعلاً در سکوت ایستادهاند. همانطور که سلاح گاهی در دست میماند، بدون شلیک. اما پر و آماده برای تهدید.
حالا روسیه باید تصمیم بگیرد: آیا در هواپیمای ربودهشده، کنار ربایندگان مینشیند؟ یا همچنان از درِ عقب، آمادهی فرود اضطراری میماند؟
طالبان حالا کراوات نمیزنند، اما بعضیها دوست دارند باور کنند که «تغییر کردهاند.» از وادی غرب تا کرملین، زمزمههاییست که میپرسد: «شاید دیگر تروریست نباشند؟»
اما سیرینکو میگوید: «نخیر. فقط شکل خطر عوض شده. بمبها خاموش ماندهاند، اما انفجار هنوز در راه است.» دستهای شان آلوده در خون و جنایت است، فقط صورت شان را شسته است.
در گوشهای از افغانستان، کودکانی به جای جدول ضرب، انفجار یاد میگیرند. به جای الف، ب، پ... واژههای شهادت و جهاد به آنها دیکته میشود.
این مدارس، به گفتهی سیرینکو، جاییاند که آیندهای افغانستان نه با قلم که با فشنگ بشکه های زرد ساخته می شود. وی می گوید اگر امروز طالبان آراماند، نه از تغییر، که از تاکتیک است. مثل تیری که هنوز از چله رها نشده، اما هدف را نشانه گرفته. این سکوت بوی باروت می دهد.
روسیه شاید بخواهد از این آرامش موقت بهره بگیرد. شاید فکر میکند طالبان دشمنِ دشمناند و میتوانند «همکار» شوند؛ اما سیرینکو هشدار میدهد: «این خواب است. طالبان در لحظه مناسب دوباره بیدار خواهند شد، با همان شعارها و همان فتوا.»
یک میلیون مرد مسلح، در لباسی تازه، زیر پرچم نو؛ اما با فرمان آشنا. این عدد در دل تحلیلگر روسی، هشداریست برای فردا:
«اینها ارتش نیستند، اینها آتشاند. امروز اگر نسوزاند، فردا خاکستر خواهد کرد.»
روسها هنوز زخم چچین را فراموش نکردهاند. هنوز فریاد آن فتوا در گوش مسکو است. حالا پرسش این است: آیا روسیه میخواهد با سایهها معامله کند؟ آیا دوستی با کسانی که روزی حکم جنگ علیه تو دادهاند، امنیت میآورد یا نابودی؟
سیرینکو میگوید: «پیش از آنکه طالبان را سفید کنید، مطمئن شوید دستهایشان هنوز از خون چچین خشک نشده باشد.»