جمهوری مدارا: در اینروزها، صحبت از نشست سوم دوحه در مورد افغانستان است. دوحه پایتخت کشور شاهی قطر است که میزبان گفتوگوهای سیاسی طالبان و ایالات متحده امریکا در سالهای گذشته بوده است. در مذاکرات صلح که در دوحه انجام یافت، ایالات متحده امریکا، دفتر سیاسی طالبان را به منظور انکشاف گفتوگو های سیاسی میان طرفهای درگیر افغانستان گشود. اما از این دفتر به منظور گفتوگوهای بین الافغانی استفاده نشد. بلکه مقامات گروه طالبان از این دفتر به منظور استحکام روابط شان با روسیه، ایران و چین استفاده کردند. در روند دوم مذاکرات دوحه، امریکاییها با گروه طالبان توافقنامهی را امضا کردند که مطابق آن، باید آمریکا و متحداناش از افغانستان بیرون میشد و گروه طالبان با طرفهای داخلی خود گفتوگو و تفاهم مینمود تا یک دولت همهشمول پس از گفتوگوها ایجاد میشد.
آمریکاییها و متحداناش بین سالهای ۲۰۱۹ الی ۲۰۲۱ نیروهای خود را از افغانستان بیرون کردند و اسرای نظامی طالبان که در درگیری ها و بمبگذاریها بر نیروهای خارجی و داخلی اسیر شده بودند، مطابق توافقنامه (طالبان و امریکا) از طرف دولت اشرف غنی رها گردیدند. در ۱۵ اگوست ۲۰۲۱ دولت جمهوری افغانستان، بعد از فرار محمد اشرف غنی از ارگ ریاست جمهوری، به دست طالبان سقوط کرد. طالبان با بهدست گرفتن ارگ و قدرت سیاسی در افغانستان، هیچگاه حاضر نشدند که پای گفتوگوهای بینالافغانی بنشینند و صلح پایدار و دایمی در این کشور را قایم سازند.
مبحث نشست دوحه، از جانب سازمان ملل درست زمانی مطرح گردید که رژیم طالبان ممنوعیت کار زنان به شمول کارمندان زن سازمان ملل در افغانستان را اعمال کردند. براساس قطعنامه ۲۶۷۹ شورای امنیت سلسله نشستهای دوحه (روند دوحه) آغاز شد. نشست اول میان نمایندگان ۲۰ کشور جهان بدون نماینده از افغانستان، بهمنظور تدوین نقشه راه برگزار شد و دومین نشست میان نمایندگان جامعه مدنی افغانستان و نمایندگان ویژه کشورها برگزار شد که خوش بینیهای را بین مردم افغانستان ایجاد کرده بود. اکنون، قرار است به تاریخ ۳۰ جون و ۱ جولای ۲۰۲۴ نشست سوم دوحه برگزار شود. این نشست درحالی برگزار میشود که طالبان هنوز به تعهدات خود با ایالات متحده امریکا عمل نکرده و در سطح داخلی نیز، محدودیت های زیادی بالای شهروندان افغانستان وضع کردهاند.
در سه سال که گروه طالبان قدرت سیاسی در افغانستان را بهدست دارند، دروازه مکتبها و دانشگاه ها را به روی قشر اناث بستهاند، زمینه کار و شغل را از آنان گرفتهاند و در تازهترین فرمان رهبر این گروه آمده که به زنان کارمند، بیشتر از پنجهزار افغانی حقالزحمه داده نشود.
سازمان ملل، شرایط حضور طالبان در این نشست را پذیرفته و گفته است که در ختم این نشست با نمایندگان زنان و جامعه مدنی نیز دیدار خواهند داشت. فعالان حقوق بشری و چهرههای سیاسی، معتقدند که نخستین هزینه این نشست، حذف نمایندگان زنان، جامعه سیاسی و جامعه مدنی افغانستان از لیست شرکت کنندهگان این نشست است. به گفته مسوولان سازمان ملل، گفتوگو با طالبان در ارتباط به سکتور خصوصی، بانکداری و مبارزه با مواد مخدر میباشد. سوالی که مطرح میشود ایناست که، آیا این تعاملات با رژیم طالبان زمینهی به رسمیت شناسی این گروه ناقض حقوق بشر و زنان را فراهم نمی کند؟
یکی از روشهای شناسایی دولتها، دکترین استیمن یا منع شناسایی دولتهای ایجاد شده بواسطه زور است. در سال ۱۹۳۱ جاپان با حمله به خاک چین و تصرف منچوری، دولت دست نشاندهای را بهنام دولت مانچوکو ایجاد و آنرا به عنوان حکومت مستقل اعلام کرد. وزیر امور خارجه وقت امریکا، استیمن اعلام کرد که حکومت متبوع وی، وضعیتی را که بهوسیله تجاوز حادث شده، بهرسمیت نمیشناسد. در سال بعد، جامعه ملل، طی قطعنامهای، اعلام داشت که «کشورهای عضو جامعه ملل موظفاند، هرگونه وضعیت معاهده یا توافقی را که ممکن است بهوسایلی مغایر با میثاق جامعه ملل یا پیمان پاریس به وجود باشد، بهرسمیت نمیشناسد.»
در سال 1970، مجمع عمومی سازمان ملل متحد نیز اعلام کرد که یکی از اصول بنیادین حقوق بین الملل این است: «تملک اراضی با توسل و یا تهدید به زور، غیرقانونی است و نباید بهرسمیت شناخته شود.» با تاسی از این دکترین و مواد حقوق بین الملل، طالبان قدرت سیاسی در افغانستان را با توسل به زور بهدست گرفته است. این رژیم براساس توافق مردم، انتخابات یا همهپرسی به وجود نیامده است. رژیم طالبان ناقض حقوق اساسی شهروندان در افغانستان است که مصادیق بارز آن منع تحصیل دختران و آپارتاید جنسیتی و هویتی(آپارتاید نسل دوم)، در این کشور است.
مردم افغانستان نگران این موضوعاند که سازمان ملل متحد با توجه به ناگزیریهای خود، زمینهی رسمیت شناسایی طالبان را بهشکل گام به گام فراهم مینماید بیآنکه طالبان به تعهدات خود مبنی بر احترام به ارزشهای حقوق بشری عمل نماید. این رویه سازمان ملل، از روشهای شناسایی اقدامات علمی میباشد، که نیاز به اعلام رسمی ندارد. مصادیق آن الحاق به کنوانسیون، پذیرش اسنادهای بینالمللی، دعوت به نشستهای بین المللی و تعامل دیپلوماتیک و قنسولی میتواند باشد. به تعبیر امینه محمد روند دوحه «گامهای کوچک» در راستای شناسایی طالبان است. با برگزاری این نشست، آنهم بدون حضور نمایندگان زنان، جامعه مدنی و گروه های سیاسی، این فرضیه منفی تقویت شده است که سازمان ملل برای شناسایی یک گروه متحجر و ناقض حقوق بشر بوده تلاش مینماید.