جمهوری مدارا: پس از آنکه حکومت طالبان قانون به اصطلاح امر بهمعروف و نهی منکر شان را نشر نمودند، در کنار رفتارهای دیگر ضد انسانی و ضد حقوقبشری، فشارها بر رسانههای داخلی هر روز بیشتر میشود تا نشر تصاویر زندهجان را از صفحه رسانههای تصویری افغانستان به صورت مطلق حذف نمایند. مردم افغانستان و نهادهای حقوق بشری نگران این موضوعاند که با تطبیق این وحشتنامه دروازههای تمام تلویزیونها بسته خواهد شد. امری که به نظر میرسد بسیاری از رهبران طالبان نیز آن را نمیخواهند.
آنگونه که دیده میشود، اکثر سران کابلنشین طالبان، مخالف این قانون استند. فیالمثل در همان روزهای آغازین نافذ شدن این قانون؛ شبکهی حقانی به صورت نمادین مخالفت خویش را واضح ساختند. یک فایل صوتی از مولوی جلالالدین حقانی را در رسانههای اجتماعی به صورت گسترده پخش و نشر کردند که گفته بود نشر و تماشای زندهجان حرام نیست. به تعقیب آن یک ویدیوی از سراجالدین حقانی وزیر داخلهی طالبان، در شبکههای مجازی نشر شد که در آن دیده میشود وی(احتمالا در ولایت خوست) با یک خانم احوالپرسی کرده و دست میدهد. هریک از این کارها، به صورت آشکار حامل پیام مخالفت با قانون امر به معروف و نهی از منکر توشیحشده در قندهار بودند.
در مادهی سیزدهم – بند سوم این قانون گفته شده که حتی «صدای زنان ...عورت است»(1403: 27). وقتی که صحنهی دست دادن وزیر داخلهی طالبان با یک خانم به نمایش گذاشته میشود، معنایش اینست که زن «عورت» نیست و آن قانون اهمیتی ندارد و از درجهی اعتبار ساقط است. از زبان پدر حقانیها وقتی که گفته میشود دیدن و نشر زنده جان اشکال شرعی ندارد، بدین معناست که قانون امر به معروف و نهی از منکر، چیزی بیشتر از یک مشت توهمات روستایی آمیخته با خرافات، نیست و مورد قبول بخش بزرگی از رهبران و جنگجویان طالبان نمیباشد.
هیبتاللهآخوندزاده از زمان همگانی شدن قانون به امر به معروف و نهی از منکر تا هنوز، چند بار با وزرا، والیها و مسوولان ارشد این گروه در قندهار جلسه برگزار کرده که مواد آن قانون را تطبیق نمایند. نشر تصویر زندهجانها از تلویزونهای دولتی تخار و قندهار و برخی دیگری از ولایتها قطع و ممنوع شده است. تا نشان دهند که فرمان هیبتالله و مواد قانون دست ساختهی او، جنبهی اجرایی پیدا نموده است.
در کابل اما، علاوه بر آنکه نشر و پخش تصویر زندهجانها از تلویزونهای خصوصی و دولتی جریان دارد، چهارشنبه شب هفتهی گذشته، طالبان کابلنشین از طریق یک اسکرین بزرگ، در یک فضای باز، فیلمهای جنگی و دیگر فعالیتهای شان را به نمایش گذاشتند. تا به قندهارنشینان نشان دهند که قانون شما فقط در همان قندهار کاربرد دارد و در اینجا کسی به آن ارزش و اعتباری قایل نیست.
قانون امر به معروف و نهی از منکر، اکنون مایهی جدال میان طالبان شده است. ممکن و محتمل است که این قانون موجب جدایی صفهای مخالفان و موافقان آن نیز شود. تطبیق این قانون عملا ناممکن و ناشدنی است. اگر برفرض این قانون تطبیق گردد، افغانستان باید به چهارده قرن قبل باز گردد. آیا در عمل، رجعت و برگشت به چارده صد سال قبل، ممکن و یا معقول است؟ هر فرد منصف و عاقلی میفهمد و میداند که عقبگرد ناممکن است. سیر به قهقرا را نه عقل ایجاب میکند، نه منطق میپذیرد و نه هم شرایط حاکم بر روح زمان اجازه میدهد.
رفتار و کنش طالبان کابلنشین دلیل واضح و سند روشن، برای ناممکن بودن اجرا و تطبیق قانون امر به معروف و نهی از منکر است. آیا نشر تصویر زندهجانها از تلویزونهای کابل و منع آن از رسانههای قندهار، نشان دهندهی آغاز یک حرکت اصلاحی از درون است؟ برای دریافت پاسخ برای این پرسش باید صبور بود و منتظر زمان ماند. اکنون اما خیلی از چیزها در کابل مجاز و در قندهار ممنوع است. انتظار میرود که دایرههای مجازها، فضای جوازها و دامنهی رخصتها وسعت پیدا کند و بساط تنگنظریها، جمودها، ممانعتها و ممنوعیتهای ضد کرامت انسانی برچیده شود.